رايانرايان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

عشق من عاشقم باش..!!!

تولد تکرار امیدواری خداوند است ،

شيرين كاري ها و 2 سال 2 ماهگي

سلام پسر قشنگه مامان...اميد زندكي من...عشق و نفس من..ميخوام يكم از شيرين زبونيات بگم...آخه با اين زبونت دل همه رو ميبري..!به همه سلام ميگي با لهن خوشمل خودت....تا حالا كه اينو مينويسم پايتخت 15 تا كشور و ياد گرفتي....به بابا ياد آوري ميكني بره مسواك بزنه..و دايما هم پشت فرمان نشستي و رانندگي ميكني....كيف ميكني وقتي رو پاي بابا ميشيني و دنده عقب ميگيري...مامان فداي قدمات بشه كه همه ش ميدويي و اصلا مراقب نيستي...تازگي ها اخم ياد گرفتي بيشرف من..مامان برات ميميره رايان جونم...مامان برات ميميييييييييييييييييييييييييره...
26 ارديبهشت 1393

كارهاي روزمره رايان

ماماني جونم صبح از خواب پا ميشي ميگي صبح بخير ...عزيز دلم تا حالا پايتخت 10 تا كشور و ياد گرفتي برات بميرهخ مامان...ايران ..ايتاليا.تركيه .انگليس.چين.كره جنوبي.اتريش.المان.سوييس.اذربايجان.
20 ارديبهشت 1393

تولد راياني

رااين مامان ببخش رايان مامان ببخش دير شد ...تقصير خودته كه نميزاري من وبلاگتو آپديت كنم ...به هر حال رايان 7 فروردين رفت تو 3 سال ..پسرم ..عمرم ..عشقم ..تولدت مبارك ...
28 فروردين 1393

1 سال و 9 ماهگي

سلام رايان مامان ...شما الان دفيقا 1 سال و 9 ماه داري  كم كم داري به اتمام 2 سالگيت نزديك ميشي...بعضي روزا اذيتم ميكني اما بعضي روزا خيلي آقا رفتار ميكني ...عزيز مامان اگه بعضي وقتها عصبي ميشم منو ببخش ..دست خودم نيست ..كار خونه و كلاس و بچه داري همه باهم يكم مشكله اما بهت قول ميدم ديگه عصباني نشم عشق مامان....فدات بشه مامان .. ...
8 دی 1392

سخنان بزرگان در مورد كودكان....از وبلاگ sizdah.persianblog.ir

کودکان برای شاد بودن ، بیش از هر چیزی به گفتگو با ما نیاز دارند » * حکیم ارد بزرگ « تنها هنرمندانی که برایشان راه باز می کنم، کودکان هستند. از نظر من، نقاشی های کودکان در زمره‌ی کارهای استادان قرار دارند » * هنری میلر « کودکان، خبره های راستین‌اند. آنچه برای آنها گرانبهاست، بهایی ندارد، تنها ارزش دارد » * بل کافمن « کودکان، ارزشمندترین سرچشمه های دنیا و بهترین امید برای آینده‌اند » * جان. اف. کندی « بهترین شیوه آموزش به کودک ، همراه شدن با او در درون داستانهای پند آموز است » * حکیم ارد بزرگ « ما فرزندان خود را ب...
6 آذر 1392

سلام

سلام باز دير شد اومدنم..ببخشيد....يه سوال از ماماناي گل داشتم...رايان من الان تو 20 ماهگيه و دفعات دستشويي كردنش خيلي زياده  ميتونيد منو راهنمايي كنيد چطور از پوشك بگيرمش..؟؟؟
13 آبان 1392

رايان مامان عشق مامان

سلام عشق ماماني ....مامان فداي حرف زدنت بشه كه اينقد خوشگل به من ميگي ماست ميخام..آب بده....3 روز پيش واكسن 18 ماهگيتو زدم نفس اونطور كه شنيده بودم نبود و تو مثل هميشه زياد اذيتم نكردي...........ولي اين شيطونيات داره منو خسته ميكنه ديروز سر يكي از قندونام و شكوندي...صبح كه از خواب پاميشي دستم و ميگيري منو مياري تو اتاق ميگي برق و روشن كن و بعد ميشي رو صندلي كامپيوتر و ميگي كامپيوتر و روشن كن و برام فيلم بزار ..منم يا فيلم هاي خودتو ميزارم يا حسني و كلاه قرمزي كه خيلي دوسشون داري........ ...
11 مهر 1392