رايانرايان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

عشق من عاشقم باش..!!!

تولد تکرار امیدواری خداوند است ،

درد و دل بابايي

پسرم بزرگ شدی / لالایی هام یادت نره چه قدر برات قصه بگم / دوباره خوابت ببره چقدر نوازشت کنم / تا تو به باور برسی این دو تا دستای منه / تو اون روزای بی کسی وقتی مامان قصه هات / خم شده پیش روی تو اگه چروک صورتم / می بره آبروی تو لالایی هام یادت نره / لالایی هام یادت نره بذار برات قصه بگم / دوباره خوابت ببره بذار برات قصه بگم / دوباره خوابت ببره اون که تو اوج خستگیش / خنده رو لباش بودی شب که به خونه می رسید / سوار شونه هاش بودی لالایی هام یادت نره / لالایی هام یادت نره بذار برات قصه بگم / دوباره خوابت ببره بذار برات قصه بگم / دوباره خوابت ببره لالا لالا گلکم / لالایی کن دلبرکم خواب پریشون نبینی / ای...
6 خرداد 1392

درد و دل مامان

سلام عمر مامان..سلام زندگي مامان...امروز يه وبلاگ ديگه برات ساختم شد 3 تا...آخه تو نفس ماماني ..رايان مامان از خدا ميخام كه به من قدرت اينو بده كه تا جايي كه امكانش هست برات زحمت بكشم تا بزرگ شي و مزد زحمات منو با صالح و سالم بودنت بدي..الهي عامين..
2 خرداد 1392

الهي

الهی.... به خواب فرشته کوچک من آسایش! به بیداریش عافیت! به عشقش ثبات! به مهرش تداوم! وبه عمرش برکت جاودان عطا کن! شکرانه اش با من..
2 خرداد 1392